الزام به انجام تعهد
تعهد درلغت به معنی به عهده گرفتن است واین مفهوم درحقوق دردومعنی عام وخاص استعمال می شود.
معنی عام تعهد عهده وتکلیف وحقوق دینی است ومعنی خاص آن رابطه حقوقی میان دوشخص است که به واسطه آن متعهدله حق دارد متعهد رابه پرداخت مبلغی پول یا انتقال مال یا انجام یا ترک فعل و … الزام نماید.
عقود نه تنها متعاملین را به اجرای موارد مصرحه درقانون ملزم میکند میتواند تعهدات قانونی وعرفی گوناگونی هم که از این عقود ناشی می گردد را به عهده آنها یگذارد.
مبنای تعهدات ممکن است قرارداد یا قانون یاعرف باشد.
*دعوای الزام به انجام تعهد بسته به موضوع آن ممکن است مالی یا غیرمالی غیرمالی و الزام به پرداخت و جه نقدمالی است.
برای طرح دعوا یا الزام به انجام تعهد باید مدارکیکه دال بر ایجاد منشاء تعهدباشد وعدم انجام تعهد توسط متعهد وجود داشته باشد که یا به صورت اقرار متعهد به عدم انجام تکلیف مربوطه احراز میگردد یا توسط ادله دیگر که درصورت اثبات این موضوع حکم به الزام وی صادرخواهدشد.
شرایط مطالبه خسارت عدم انجام تعهد:
1-اجبار متعهد به انجام تعهد است
2-انجام تعهد به خرج متعهد
3-فسخ قرارداد
جبران خسارات:
تعهد به جبران
خسارت چه بر اساس تصریح در قرارداد، چه بر اساس آنچه عرف رایج مقرر میداند و چه در مواردی که قانون الزام کند، قابل مطالبه است؛ مشروط به اینکه طرف تعهد قراردادی، تعهدی را مبنی بر انجام یا عدم انجام کاری بر عهده گرفته باشد.